Monday, January 19, 2009

معرفي باقي بروبچ

معرفي باقي بروبچ :
پكبَبي: كنايه به بَبَيي، با معرفت، عشق لات، هميشه ته ريش داره، فكر ميكنه خيلي زنگه، مهربون، دوست داشتني، يه روده صاف نداره، مردم دار، يه موقع ها دهن آدمو ميگاد تا بخواد يه كار برا آدم بكنه، من خيلي دوسش دارم.

پَكبزرگ: قورقورو، يه موقع ها بامزه، جنبه شوخي كردن باهاش بالاس، خيلي اي كيوي نداره، بزرگتر از خيلي جمعات پَكهاست، محافظ كار، عروسي هم نكرده.

پَكخُل: خيلي خيلي خيلي بامزه، بامعرفت، تيكه هاي بامزش حرف نداره، اگه يه روز نباشه، نبودش كاملاً احساس ميشه، منم خيلي دوسش دارم.

پَكوتاه: قد كوتاه، هميشه در حال آرايش، قورقورو، بنظرم ساده، آي كيو در حد جلبك (با تك ماده)، فكر ميكنه خيلي خوشتيپه، شكمو، با ... بزرگ، مهربون(فكر ميكنم)، خسيس. نظر خاصي راجع بهش ندارم.

پَكبُز : نميگم چرا اين اسمو براش گذاشتم، ساده، محافظ كار، سالم، آيكيوش مثل پَكبزرگه، اميدوارم هميشه موفق باشه، به عنوان يه دوست دوسش دارم.

پَكگير : خيلي گير ميده، يه جورايي غير قابل پيشبينيه مثل پَكشاخ، مهربون، پُررو.

پَكتاس : كچل، كوتوله، موزي، خوش صحبت، هفت خط، تازه به دوران رسيده، منطقي.

پَكدماغ: كچل، با معلوملات عمومي خوب، هميشه در حال فين كردن كه آدم فكر ميكنه مغزش داره از دماغش ميزنه بيرون، فكر ميكنه خيلي بامزس. آدم بدي نيست.

No comments:

Post a Comment